نسل فردا / گروه ایران
براساس اعلام مقامات ارتش، خرید جنگندههای سوخو ۳۵ از روسیه در دستورکارنیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. این خبررا امیرسرتیپ حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری برنا داده است. وی با بیان اینکه خرید سوخو ۳۰ در برنامه نیست و فعلاً خرید سوخو ۳۵ از روسیه مطرح است، افزود: این موضوع در دستورکار قرار دارد و امیدواریم بتوانیم در آینده به این جنگندههای نسل 4++ دست پیدا کنیم.
سوخو ۳۵ آخرین نمونه عملیاتی ساخته شده از خانواده فلانکر است که ناتو آن را با نام فلانکر E میشناسد. توسعه این جنگنده در دوران شوروی آغاز شد، اما با فروپاشی این کشور پروژه جنگنده جدید نیز نیمه کار رها شد. پس از آن، روسیه با مشکلات مالی شدیدی مواجه شد و جنگنده فراموش شده باقی ماند. در دهه اول هزاره جدید، روسیه مجدداً به سراغ طرح سوخو رفت و تکمیلش نمود. پیش نمونه جنگنده سوخو ۳۵ نخستین پروازش را در سال ۲۰۰۸ انجام داد. کار ساخت این جنگنده توسط کمپانی روسی کمسومولسک انجام و از سال ۲۰۱۴ وارد فعالیت در نیروی هوایی روسیه شد.
سوخو ۳۵ یک جنگنده چندمنظوره اَبَرچابک تکخلبان با قابلیت مانور بالا است. سوخو ۳۵ از رادار N035 ایربیس E بهره میبرد که به پلنگ برفی مشهور است. این رادار توانایی شناسایی اهداف هوایی در فاصله ۴۰۰ کیلومتری را دارد و میتواند ۳۰ هدف هوایی را از فاصله ۳۰۰ کیلومتری رهگیری کرده و همزمان با ۸ فروند از آنها درگیر شود.
جنگنده سوخو ۳۵ میتواند از فاصله ۳۰۰ کیلومتری موشکهای هوا به هوا یا کروز شلیک کند.
ویژگی پرواز ابرپیمایشی که در سوخو ۳۵ وجود دارد، موجب میشود که این جنگنده بتواند با هواپیماهای دیگر که با سرعت و ارتفاع بیشتری پرواز میکنند به راحتی درگیر و بر آنها پیروز شود.
شرکت آمریکایی رند کورپوریشن مدعی شده جنگنده سوخو ۳۵ برتر از اف ۳۵ آمریکا است. تحلیل پایگاه این شرکت آمریکایی نشان داد که به ازای سقوط هر فروند جنگنده سوخو ۳۵، این هواپیما توانایی سرنگون کردن نرخ ۲٫۴ جنگنده اف ۳۵ را دارد که نسبت ۱ به ۲٫۴ را ایجاد میکند.
این جنگندهها که میتوانند ۸ هدف را همزمان شناسایی، تعقیب و با موشکهای پیشرفته نابود کنند، همچنین با سامانه پارازیت افکنی، توان بالایی برای پنهان شدن از دید رادارهای دشمن دارند.
روسیه در عملیات ضدتروریستی در سوریه به طور گسترده از جنگندههای سوخو ۳۵ علیه تروریستها استفاده کرد.
چین، اندونزی و مصر از جمله مشتریان اصلی سوخو روسیه هستند و همچنین قرار است برخی کشورها از جمله ترکیه نیز به فهرست مشتریان سوخو ۳۵ اضافه شوند.
خرید سوخو میتواند نیروی هوایی ایران را که مدتهاست به علت تحریمها به روز رسانی نشده، احیاء کند. روزنامه اوراسیادیلی چاپ مسکو مدتی پیش نوشت: بخش عمده ناوگان هوایی نظامی ایران از هواپیماهای خریداری شده از آمریکا شامل اف-۱۴ ای، اف-۴ و اف-۵ میشود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خریداری شده و در دوره پس از پیروزی انقلاب هم تهران چندین فروند شکاریهای میگ-۲۹ از مسکو خریداری کرد.
روزنامه روسی با اشاره به اینکه ایران از اوایل دهه ۹۰ میلادی هواپیماهای تهاجمی نخریده است، نوشت: بنابراین با خریداری ۲۰ هواپیمای جدید پیشرفته میتواند ناوگان هوایی نظامی خود را بطور قابل توجهی تقویت کند.
همچنین، پایگاه فوربس مدتی پیش مدعی شد خرید سوخو ۳۵ از روسیه در ازای فروش پهپاد ایران به مسکو صورت میگیرد. این پایگاه در رابطه با همکاری هوایی ایران و روسیه نوشت: آخرین گمانه زنی در مورد آینده روابط دفاعی روسیه و ایران این است که تهران ممکن است در ازای تأمین اعطای پهپادهای بومی خود به مسکو، جتهای جنگنده سوخو-۳۵ روسیه را دریافت کند.
فوربس این اتفاق را یکی از مهمترین رخدادهای نظامی منطقه دانست و مدعی شد: خلبانان و تکنسینهای ایرانی برای آموزش هواپیمای سوخو ۳۵ به روسیه اعزام میشوند.
در همین رابطه، اندیشکده موسسه مطالعات جنگ (ISW) نوشت: گزارشها نشان میدهد که تهران و مسکو همکاریهای هوایی بیشتری را برای دور زدن تحریمهای بینالمللی دنبال میکنند... اگر این ادعا درست باشد، ممکن است ایران در ازای پهپادها، هواپیماهای سوخو ۳۵ روسی را دریافت کند که این امر میتواند بخشی از توافقنامه امضا شده توسط مسکو و تهران در 26 جولای باشد.
لازم به ذکر است که در ابتدا قرار بود ایران سوخو ۳۵ روسیه را از مصر بخرد اما قاهره با دخالت دولت آمریکا از تصمیم خود عقب نشینی کرد. با آغاز جنگ اوکراین و احتیاج روسیه به پهپادها، معامله سوخو و هواپیماهای بدون سرنشین به صورت مستقیم صورت گرفته و احتمالاً تا چندی دیگر نهایی شود.
مسئله جریانها و احزاب سیاسی در عراق از سال ۲۰۰۳ و پس از اشغال این کشور توسط آمریکا یکی از اساسیترین مباحث در عراق بوده است. شیعه بهعنوان اکثریت جمعیت عراق برای اولین بار پس از ۱۳۰۰ سال، حکومت را در این کشور به دست آورده است تا به جایگاه واقعی خود دست یابد. در میان احزاب مسلمان در عراق جریان صدر به دلایل مختلف ازجمله وابستگی به خانواده آل صدر و نقش خانواده صدر در سلسلهجنبان تحزب در جامعه شیعیان عراق، شعارهای مساوات طلبانه و عدالتجویانه و اظهارات ضدامریکایی و حرام دانستن هرگونه مماشات با آمریکا توسط مقتدی صدر و از همه مهمتر در اختیار داشتن یک شاخه نظامی بانام جیش المهدی پرداختن به جریان صدر و بررسی و کالبدشکافی این گروه را ضروری مینماید.
سید مقتدی صدر با استفاده از اعتراضات خیابانی هواداران خود، منافع سیاسی خود ازجمله استعفای دولت عادل المهدی را پیش برده میبرد. لایه سیاسی جنبش صدر ساختی هرمی و مبتنی بر شخص دارد. در لایه نظامی تحولات متنوعی از سال ۲۰۰۳ به بعد رخداده است. سرای الاسلام و کلاه آبیهای وفادار به صدر در این لایه قرار دارند. در لایه اجتماعی جنبش اغلب طبقات تهیدست شیعی حضور دارند که پیادهنظام خیابانی و در برخی مواقع ساماندهی آشوبهای شهری را بر عهدهدارند.
در این چارچوب مقتدا صدر از سال ۲۰۰۳ میلادی با ایده تشکیل حکومت اسلامی و با ایجاد گروه شبهنظامی جیش المهدی و بیان خطابههای آتشین علیه اشغالگران آمریکایی موقعیت خود را در بین هوادارانش بهویژه در شهرک صدر بغداد تثبیت کرد. محور اصلی فعالیتهای مقتدا صدر تا سال ۲۰۰۸ میلادی (زمان خروج نظامیان آمریکایی از عراق) عمدتاً علیه اشغالگری و حتی مخالفت با دولت تحت حمایت آمریکا بود. اما رفتهرفته مقتدا صدر گرایشهای خود را به سمتوسوی ایجاد روابط با عربستان و امارات عربی قرار داده و سعی در ایجاد حکومتی شیعی با همکاری عربستان دارد.
از ویژگیهای صدر این است که ذیل ورود به مسائل اجتماعی، خدماتی، مذهبی، سیاسی، بینالملل، رسانهای و تشکیل بدنهای از نظامیان طی این سالها سعی کرده است بهمثابه یکشبه دولت، پهلو به پهلوی دولت رسمی بغداد عمل کند.
سید مقتدی صدر به دنبال در دست گرفتن رهبری دینی، اجتماعی و سیاسی عراق در سالهای آینده بهویژه در دوره پساسیستانی است.
قانون اساسی عراق در سال ۲۰۰۶ و با مشارکت گسترده حقوقدانان آمریکایی و اروپایی تدوین شد. این متن، مانند لبنان، قدرت را میان گروههای مذهبی و قومی ساکن عراق فدرال تقسیم میکند.
همواره فضای عراق پس از برگزاری انتخابات و پیش از تشکیل دولت فضای چالشی است؛ چراکه معمولاً هیچکدام از فهرستهای انتخاباتی اکثریت آرا را کسب نمیکنند تا بتوانند دولتی مستقل تشکیل دهند و از سوی دیگر نیز همه به دنبال گرفتن سهم و امتیازات بیشتری هستند. بر همین اساس فضای سیاسی این کشور به سمت دولت ائتلافی در حال حرکت است.
روند سیاسی در عراق از زمان اعلام نتایج انتخابات اکتبر ۲۰۲۱ تاکنون، و در پی استعفای تمام نمایندگان وابسته به جریان صدر از مجلس و تحصن نامحدود هواداران، وارد یک دوران بیسابقه بحران سیاسی شده است بیش از ۱۰ ماه میگذرد، و شاهد بنبست به خاطر اختلافات میان احزاب سیاسی بوده است و تا امروز تعیین رئیسجمهور و تشکیل دولت در عراق ناکام مانده است.
دونیروی عمده شیعه حاضر در مجلس، ائتلاف سائران و چارچوب هماهنگی، همچنان بر خواستههای خود پافشاری میکنند. درحالیکه ترکیب مجلس مانع از تشکیل دولت جدید شده است و حتی توانایی انتخاب رئیسجمهوری را ندارد، صدر خواهان انحلال مجلس و برگزاری انتخابات زودهنگام است و چارچوب هماهنگی، بر تشکیل فوری دولت پیش از برگزاری انتخابات دوباره تأکید میکند.
رهبر ائتلاف سائران پیشازاین و در سال ۲۰۱۴ هم از سیاست کنارهگیری کرده و مجدداً با تمام قوی به میدان بازی قدرت در عراق بازگشته بود.
الآن همه تلاش مقتدی صدر تشکیل یک دولت متمایل به خود است اما این بدان معنا نیست که مقتدی صدر نخواهد سایرین را در این دولت مشارکت دهد؛ وضعیت عراق نیز بهگونهای نیست که او بر مواضع خود اصرار کند و نگذارد سایر گروههای سیاسی نقشآفرینی کنند.
در این میان باوجود ائتلاف صدریها با ائتلاف التقدم، العزم و بارزانی ها ولی آنها نتوانستند رأی لازم برای تعیین نخستوزیر دست یابند لذا استعفای خود را اعلام کردند که با موافقت همراه شد.
در پی استعفای آیتالله حائری از مقام مرجعیت تقلید مقتدی صدر، روحانی تندروی شیعه عراق روز دوشنبه اعلام کرد برای همیشه از سیاست کنار میرود. بلافاصله پس از انتشار این پیام، هزاران هوادار مقتدی صدر کاخ ریاست جمهوری در مرکز بغداد را اشغال کردند. در پی بالا گرفتن تنشها، ارتش در پایتخت مقررات منع آمدوشد اعلام کرد.
آیت اله حائری، روز دوشنبه با انتشار پیامی اعلام کرد به دلیل ناتوانی جسمی و بیماری از مرجعیت تقلید شیعیان انصراف میدهد.
این مرجع تقلید بزرگ شیعیان عراق مقلدان و شیعیان را به تبعیت و اطاعت از رهبر ایران آیت ا... خامنهای دعوت کرده و رهبر ایران را «شایستهترین فرد برای رهبری امت اسلام» توصیف کرد.
در بیانیه آیتالله حائری با انتقاد تلویحی از مقتدی صدر آمده است «هرکسی بخواهد با بهره بردن از نام دو شهید صدر میان مردم عراق اختلاف بیندازد و درحالیکه فاقد درجه اجتهاد و دیگر شرایط لازم است، بخواهد رهبری شرعی را بر عهده بگیرد، از صدریها نیست.»
تنها دقایقی پس از صدور این بیانیه، آقای صدر در پیامی توییتری نوشت: «تصمیم گرفتم دیگر در امور سیاسی دخالت نکنم. بنابراین کنارهگیری خود از تمام امور سیاسی و تعطیلی تمام دفاتر [وابسته به خودم] بهاستثنای حرم شریف (مطهر) [پدرم محمدباقر صدر]، موزه مقدس و هیات موروثه خانواده صدر را اعلام میکنم»؛ درحالیکه درگیریهای مسلحانه در مرکز بغداد ادامه داشت، صدر نزدیک به ۲۴ ساعت سکوت کرد.
در آن زمان، شخصیتهای مذهبی شیعه در سراسر عراق سعی کردند صدر را متقاعد کنند که خشونتها را متوقف کند. شخصیتهای شیعه در ایران و لبنان نیز به افراد داخل عراق پیوستند تا فشار بر صدر از طریق دفتر سیستانی در نجف انجام شود.
آنچه آقای صدر در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود بیان کرد، اگرچه به معنای عقبنشینی از مواضع گذشتهاش است اما این به معنای پایان بحران عراق نیست.
آقای صدر که بارها از سیاست خداحافظی کرده و پس از مدتی دوباره به بازیگری فعال در عراق تبدیلشده است، این بار هم مشخص نیست که چگونه عمل کند.
هرچند نمیتوان سناریوهای آینده عراق را بهصورت قطعی تصور نمود ولی آنچه به نظر میرسد این است که صدریها از امروز وارد بازی اپوزیسیونی خود با ساختار مستقر خواهند شد. بازی که شرایط عراق را پیچیدهتر خواهد کرد. عراقی که تحولات اخیر نشان میدهد نیروهای فاسد داخلی به همراه محور عبری-عربی-غربی به دنبال بحرانهایی شبیه آشوبهای اکتبر سال ۲۰۱۹ در آن هستند؛ عراقی خسته از ناکارآمدی، بیکاری، جنگ، فساد و ... .
ادامه از صفحه یک:
چراکه بدون نفوذ روسیه در دمشق، تهران میتوانست آسانتر واحدهای خود را به سوریه وارد کند و همچنین کنترل ایران بر رژیم اسد بیشتر خواهد شد. بیشترین چیزی که اسرائیل را خشمگین کرده است موضع گیری دوباره نیروهای ایرانی در سوریه و نزدیک شدن این نیروها به مرزها با سرزمینهای اشغالی و مستقر شدن درجنوب سوریه است و همین امر باعث شد که بشار اسد به تهران برود و درخصوص چالشهای احتمالی با عالیترین مقام ایران رایزنی کند. اکنون رژیم صهیونیستی به خوبی از همکاری نزدیک میان ایران و روسیه بر مبنای اصل حفظ منافع ملی باخبر است، به همین دلیل قصد دارند با دروغ پراکنی یا پر رنگ کردن اختلافات تاکتیکی (که موضوعی عادی در بخش نظامی است) به کارشکنی در روابط میان دو کشور بپردازد و وضعیت امنیتی سوریه را برای تجاوز نظامی آماده کند. وجه دیگر عملیات روانی صهیونیستها و رسانههای غربی، پر رنگ کردن حملات هوایی رژیم و نوع برخورد سامانههای پدافندی روس با آنهاست.
گفته میشود که درخواست روسها از ایران با عنوان تخلیه برخی از پایگاههای نظامیشان در سوریه با این ادعا صورت گرفته است که شبه نظامیان ایرانی بتوانند از حملات هوایی اسرائیل در امان بمانند؛ چراکه در روزها گذشته حملات منتسب به اسرائیل در سوریه افزایش یافته است و ضمن اینکه روسها تاکید کردهاند پایگاه نظامی ایران در نزدیکی محل هنگ 49 که متعلق به نیروهای دولتی سوریه است تخلیه شود. این پایگاه برای حکومت ایران از اهمیت نظامی قابل توجهی برخودار است و موشکهای اس 200 و سایر تهیزات نظامی ساخت روسیه را در خود جای داده است. اما مخالفین این درخواست روسها میگویند نمیتوان نسبت به این درخواست زیاد خوشبین بود. کرد؛ چراکه در طول جنگ سوریه دیده شده که نیروهای روسیه در سوریه بارها چشم خود را بر حملات هوایی اسرائیل علیه محل استقرار و انتقال تسلیحات نیروهای تحت حمایت ایران بستهاند. همچنین درست است که روسها هنگام خروج از سوریه پایگاههای خود را به ایران تحویل دادند ولی انها همواره تلاش کرده از میزان نفوذ جمهوری اسلامی در ارتش سوریه و نهادهای امنیتی این کشور بکاهد. نکته بعد که باید به آن اشاره کرد این است که روسها اکنون درصدد هستند با توجه به خلاء حضورشان در میدان سوریه به دلیل جنگ اوکراین، به هر نحوی شده ثبات در غرب سوریه را ایجاد کرده و فعلاً هر بهانهای را از اسرائیلیها برای ادامه بمباران بخشهای مهم سوریه بگیرند بنابراین بهترین گزینه برای روسها در جهت آرام کردن اسرائیل، کنترل رفتار تهران است. ضمن اینکه با تجربهای که از سیاست خارجی روسها در ذهنها داریم از روسیه بعید نیست که با متحدان خود علیه یک دشمن مشترک همکاری کند و بعد از شکست یا تعقیب آن دشمن، علیه متحدان خود شود. به نظر میرسد به احتمال زیاد روسیه از هم اکنون در حال برنامه ریزی برای ریشه کن کردن نفوذ ایران در سوریه است.
در گزارش فوق به این نکته اشاره شده است که درخواست تخلیه پایگاههای ایران در سوریه با موافقت بشار اسد صورت گرفته است. واقعیت این است که بشار اسد سه سال است که ایران را از تلافی حملات اسرائیلی به سوریه منع کرده تا از تشدید تنش جلوگیری کند. این خواسته بشار اسد در زمان حیات شهید قاسم سلیمانی با ایران در میان گذاشته شد و بعد از شهادت فرمانده نیروی قدس، ایران این خواسته را تا حد زیادی رعایت کرده است؛ چراکه مطمنا شکاف در روابط ایران و سوریه چیزی نیست که مقامات ایرانی خواستارآن باشند و از این شکاف، اسرائیل بیشترین نفع را خواهد برد. شاید رهبر سوریه نمیخواهد خاک کشورش به سکویی برای تنش میان اسرائیل و ایران مبدل شود و از وقوع یک جنگ در ابعادی گسترده نگران است به ویژه اینکه سوریه که بیش از یک دهه درگیر یک جنگ گسترده و شدید بوده و اکنون کاملاً ضعیف شده است. شاید هم بشار اسد میخواهد کم کم حرکت ایرانیها در سوریه را محدود کند و برای بازسازی کشور جنگ زدهاش همکاری با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به ایران ترجیح دهد.
ایسنا: معاون اول رییس جمهور با نخست وزیر و رئیس مجلس لبنان به صورت تلفنی گفتوگو کرد. محمد مخبر در مکالمه تلفنی با نبیه بری رییس مجلس لبنان و نجیب میقاتی نخست وزیر این کشور، ضمن تقدیر از رشادتهای ملت مقاوم لبنان و تاکید بر اهمیت صلح و ثبات در این کشور، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران از هر طرح و ابتکاری که برای ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی لبنان مؤثر باشد، حمایت خواهد کرد و در این مسیر از هیچ کمکی به ملت و دولت لبنان دریغ نخواهیم کرد. در این مکالمه تلفنی نخست وزیر و رییس مجلس لبنان ضمن تاکید بر اهمیت گسترش و تقویت روابط دوستانه دو کشور در همه عرصهها، خواستار حمایت جمهوری اسلامی ایران از تأمین انرژی این کشور شدند.
ایرنا: یک کارشناس حقوق بین الملل با بیان این که ایران در روند مذاکرات باید استراتژی داشته باشد، ابراز عقیده کرد در صورتی که ایران در محاسباتش متوجه شود آمریکا میخواهد توافق را به تعویق بیاندازد، باید اجماع جهانی به وجود آورده و آمریکا تحت فشار قرار گیرد. یوسف مولایی در تحلیل خود ازروند گفتوگوها برای احیای برجام و توافق هستهای اظهار داشت: ایران تحت فشار تحریمها قرار دارد و گذشت زمان هم حاصلی نخواهد داشت، مگراین که استراتژی واحدی را تعریف کرده و درچارچوب خرید زمان هدف تعیین کند که شاید از این موضوع بی اطلاع باشیم. وی تصریح کرد: درواقع اگردرچارچوب استراتژی برنامهها و گفت وگوها دنبال شود، آن زمان میتوان برایش ارزش قائل شد درغیراین صورت تأخیر در احیای برجام برای ایران منفعتی ندارد.
سه ماه دیگر جام جهانی برای نخستین بار در یکی از کشورهای جهان عرب افتتاح میشود. نقطه اوج راهبرد سخت قدرت نرم که قطراز بیش از بیست سال تا کنون انجام داده است.
برای نخستین بار کشوری در خاورمیانه جام جهانی فوتبال را که بزرگترین رویداد ورزشی روی کره زمین است با بازیهای المپیک برگزار میکند. این زمین لرزه ورزشی و دیپلماتیک نشان دهنده موفقیت راهبرد قدرت نرم و لابی شدید است که به مدت پانزده سال انجام شده است. دغدغه شیخ حمد که در سال 1995 قدرت را به دست گرفت، بیرون آوردن کشور از انزوا و از قیمومیت سعودی بود. او تصمیم میگیرد کشور را برای بهرهبرداری از ذخایر فوقالعاده هیدروکربنها، بهویژه گاز که تا کنون نادیده گرفته شده بود، مقروض کند. یک شرط بندی صنعتی که قطر را در طول چند سال به کشوری بسیار ثروتمند تبدیل کرد.
این کشور کوچک، که توسط دو غول بزرگ – ایران و عربستان سعودی – احاطه شده است، میخواست «از سندروم کویت اجتناب کند».
رافائل لو ماگواریک، دانشجوی دکترا در تورز، میگوید: «تلاش برای امنیت از طریق فرآیندهای سنتی همچون امضای قراردادهای دفاعی با فرانسه، میزبانی از بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه از سال 1996 و همزمان با آن ابزار تصویر جمعی که به او امکان دهد به یک بازیگر، تأثیرگذار تبدیل شود، تحقق مییابد. و در نتیجه سپری برای محافظت در برابر حملات همسایگان خود ایجاد کند. در سال 1996، نخستین ابزار این راهبرد، شبکه الجزیره راه اندازی شد. برای نخستین بار، جهان عرب صدای خود را به گوش جهانیان رساند.»
قطر بدون حساب سرمایه گذاری در سازماندهی بسیاری از ورزشهای جهانی (تنیس، هندبال، دو و میدانی، اسب دوانی...) را آغاز و به تدریج وارد فدراسیونهای بین المللی میشود. سپس پاری سن ژرمن را خریداری کرد و در اوج این راهبرد، آماده میزبانی جام جهانی فوتبال شد.
رافائل لو ماگواریک در پاسخ به این سؤال که چرا قطر ورزش را به عنوان ابزار قدرت نرم انتخاب کرد، توضیح میدهد: «شخصیتهای خانواده حاکم به ورزش علاقهمند هستند، فرهنگی که در دانشگاههای انگلیس شکل دادند. مهمتر از همه، ورزش یک ابزار قوی بین المللی است. و امکان میدهد تصویر جدیدی را منعکس کنند، تصویری از پادشاهی پویا و باز، برخلاف تصور منطقه جنگی که میتوانیم در منطقه داشته باشیم.»
تیری کوم، پروفسور مدیریت دولتی، تأکید میکند: «اهمیت سازمان ورزش قابل توجه است. تعداد اعضای کمیته بین المللی المپیک بیشتر از سازمان ملل است!» ترویج تمرینات بدنی همچنین مبارزه با چاقی و دیابت را ممکن میسازد، که بسیاری از قطریها از آن رنج میبرند، که ماشین برای آنها پادشاه است و تحرک بدنی نادر است.
در فوریه 2021، گاردین فاش کرد که بیش از 6500 کارگر مهاجر از هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا در سایتهای ساخت و ساز جام جهانی جان خود را از دست دادند. رسوایی بیش از حد، که موجی از اعتراضها را به راه انداخت و خواستار تحریم، از جمله در حوزه ورزش شد. هفته گذشته، فیلیپ لام، بازیکن سابق و رئیس کمیته سازماندهی یورو 2024 آلمان، اعلام کرد که در طول جام جهانی به قطر نخواهد رفت: «حقوق بشر باید نقش مهمتری در اهدای یک تورنمنت داشته باشد.»
نیدال شوکر، استاد ارتباطات استراتژیک و روابط دولتی، میگوید مشکل این است که «رهبران قطر اهمیت تصویر را درک نکردهاند. آنها میخواستند خود را به هر طریقی معرفی کنند. اما همه چیز را روی بدنامی شرط میبندند، نه روی شهرت. حالا همه قطر را میشناسند، بله. اما هیچ کس تصویر خوبی از آن ندارد.»
نظری که سایر متخصصان منطقه با آن موافق نیستند. ژرژ مالبرونو معتقد است که 70 درصد موفقیت و بقیه مناطق خاکستری است مانند روابط نزدیک آنها با اخوان المسلمین که نباید نادیده گرفته شود، اما نتیجه اینجاست: «پنجاه سال پیش، قطر دهکده ماهیگیری مروارید بود. امروزه این کشور یک کشور مهم در جهان است.»
تیری کوم بر این باور است که این گشایش به جهان میتواند با تغییر درونی، بهویژه در مورد حقوق بشر، همراه باشد. به همین دلیل است که ما نباید آنطور که عفو بینالملل پیشنهاد میکند، تحریم کنیم، بلکه به اعمال فشار بر آنها ادامه دهیم.
برتراند بسانسنو، سفیرسابق فرانسه در ریاض، میگوید: «هویت جدیدی در قطر که تا همین اواخر حداقل به اندازه عربستان سعودی محافظه کار بود، ایجاد میشود. اما این بدان معنا نیست که این جامعه قبیلهای یک شبه به دموکراسی خواهد رسید. با آن فاصله دارد...»
قطر در هر صورت راضی نیست. پس از فینال هیجدهم دسامبر، او سیاست سرمایه گذاری و سازماندهی ورزشی خود را ادامه خواهد داد و بر هدف بعدی خود یعنی سازماندهی جام المپیک 2036 تمرکز خواهد کرد.
منبع: دیپلماسی ایرانی